آکادمی

جمعه, 30 خرداد 1399 09:05

آشنایی با سازمان‌های خودگران غیرمتمرکز (DAO)

این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)

مقدمه

تکنولوژی بلاک‌چین سیستم اقتصادی ما را به طور چشمگیری دستخوش تغییر کرد اما ویژگی‌هایی مثل عدم نیاز به اعتماد و غیرقابل تغییر بودن صرفاً کاربرد پولی ندارند.

یکی دیگر از حوزه‌هایی که این تکنولوژی می‌تواند تغییرات قابل توجهی در آن ایجاد کند، حوزه حکمرانی است. بلاک‌چین می‌تواند امکان ایجاد سازمان‌هایی کاملاً جدید را فراهم کند که به صورت مستقل و بدون نیاز به وجود یک موجودیت متمرکز اداره می‌شوند. در این مقاله مقدمه‌ای بر این سازمان‌ها خواهیم داشت.

DAO چیست و چطور کار می‌کند؟

DAO مخفف Decentralized Autonomous Organization یا سازمان خودگران غیرمتمرکز است. به بیان ساده DAO سازمانی است که نرم‌افزارها و کدهای کامپیوتری بر آن حکمرانی می‌کنند. بنابراین چنین سازمانی قابلیت عمل کردن به صورت مستقل و بدون نیاز به یک مقام مرکزی خاص را دارد.

DAO می‌تواند از طریق قراردادهای هوشمند با اطلاعات بیرونی کار کرده و بر اساس آنها فرمان اجرا کند – همه این کارها بدون نیاز به مداخله انسان انجام می‌شود. معمولاً DAO توسط جامعه‌ای از سهامداران و ذینفعان اداره می‌شود که یک مکانیزم توکن خاص به آن انگیزه می‌دهد.

قواعد و رکوردهای تراکنشی DAO به صورت شفاف در بلاک‌چین ذخیره می‌شوند. معمولاً در رابطه با قواعد با رای سهامداران تصمیم گیری می‌شود و روش تصمیم گیری از طریق پروپوزال یا پیشنهاد است. سپس پیشنهادی که اکثر سهامداران به آن رای داده باشند (یا واجد یکسری قواعد دیگر که در مجموعه قواعد اجماع نظر شبکه مشخص شده اند، باشد) پیاده سازی می‌شود.

از بعضی جهات DAO شبیه یک شرکت یا کشور کار می‌کند اما روش کار آن غیرمتمرکزتر است. سازمان‌های سنتی با یک ساختار سلسله مراتبی و لایه‌های مختلف بوروکراسی کار می‌کنند اما DAO هیچ سلسله مراتبی ندارد. در عوض DAO از مکانیزم‌های اقتصادی برای همسو شدن با منافع سازمان و منافع اعضای خود کار می‌کند که معمولاً این کار با استفاده از نظریه بازی انجام می‌شود.

بین اعضای DAO هیچ قرارداد رسمی وجود ندارد. اهداف مشترک و انگیزه‌های شبکه که با قواعد اجماع گره خورده اند این افراد را به هم پیوند می‌دهد. این قواعد کاملاً شفاف بوده و در نرم‌افزار اپن سورسی که بر سازمان حاکمیت می‌کنند، نوشته شده اند. از آنجایی که DAO بدون مرکز کار می‌کند، ممکن است مشمول قوانین حوزه‌های قضایی مختلف باشد.

همان طور که از نام DAO پیداست، این سازمان‌ها غیرمتمرکز و مستقل هستند. غیرمتمرکز بودن این سازمان‌ها به این دلیل است که هیچ موجودیت واحدی قدرت تصمیم گیری و پیاده سازی تصمیمات را ندارد و خودگران است چون می‌تواند به صورت مستقل کار کند.

وقتی DAO پیاده سازی شد، هیچ موجودیت واحدی امکان کنترل بر آن را ندارد بلکه توسط جامعه اعضای آن اداره می‌شود. اگر قواعد حاکمیتی تعریف شده در پروتکل به خوبی طراحی شده باشد، می‌تواند شبکه را به بهترین نتایج هدایت کند.

در واقع DAO یک سیستم عملیاتی برای همکاری باز ایجاد می‌کند. این سیستم به افراد و موسسات امکان می‌دهد که بدون نیاز به شناختن یکدیگر یا اعتماد به هم، همکاری داشته باشند.

DAO و مشکل عامل – کارگزار

DAO با یکی از مشکلات اقتصاد به نام معضل عامل – کارگزار روبروست. این مشکل وقتی رخ می‌دهد که یک شخص یا موجودیت ("عامل") قابلیت تصمیم گیری و اقدام کردن از طرف یک شخص یا موجودیت دیگر را دارد ("کارگزار"). اگر این عامل بخواهد به نفع خودش اقدام کند ممکن است منافع کارگزار را نادیده بگیرد.

این شرایط به عامل امکان می‌دهد که از طرف کارگزار ریسک کند. آنچه که منجر به تشدید این مشکل می‌شود این است که ممکن است بین عامل و کارگزار ناهماهنگی اطلاعاتی وجود داشت باشد. کارگزار هیچ وقت اطلاع پیدا نمی‌کند که از او استفاده شده و هیچ راهی برای مطمئن شدن از اینکه عامل به نفع او کار می‌کند نخواهد داشت.

نمونه‌هایی از این مسئله در مواقعی که مقامات نماینده شهروندان می‌شوند، کارگزاران نماینده سرمایه گذاران می‌شوند یا مدیران نماینده سهامداران می‌شوند، قابل مشاهده است.

مدل‌های انگیزشی طراحی شده به کمک DAO می‌توانند با فراهم کردن شفافیت که توسط بلاک چین ایجاد می‌شود به حذف این مشکل کمک کنند. انگیزه‌ها در سازمان هماهنگ می‌شوند و ناهماهنگی اطلاعاتی بسیار کم است (یا وجود ندارد). از آنجایی که تمامی تراکنش‌ها روی یک بلاک‌چین ضبط می‌شوند، عملکرد DAO کاملاً شفاف است و در نتیجه از نظر تئوری می‌توان آنها را غیرقابل فساد دانست.

نمونه‌هایی از DAO

هر چند شبکه بیت‌کوین یک نمونه بسیار ابتدایی از DAO بود اما می‌توان آن را اولین مثال در این زمینه دانست. این شبکه به روش غیرمتمرکز کار می‌کند و با پروتکل اجماعی که هیچ سلسله مراتبی بین اعضای وجود ندارد، هماهنگ سازی می‌شود.

پروتکل بیت‌کوین قواعد سازمان را تعریف می‌کند و خود بیت‌کوین‌ها به کاربران انگیزه می‌دهند تا شبکه را ایمن سازی کنند. به این ترتیب می‌توان مطمئن بود که اعضای مختلف می‌توانند با یکدیگر همکاری کنند تا عملکرد بیت‌کوین به عنوان یک سازمان خودگران غیرمتمرکز حفظ شود.

در رابطه با بیت کوین هدف مشترک ذخیره و انتقال ارزش بدون وجود یک موجودیت مرکزی است که سیستم را هماهنگ می‌کند. اما DAO برای چه کارهای دیگری قابل استفاده است؟

می توان برای کاربردهای مختلف DAOهای پیچیده تری را پیاده سازی کرد مثل حاکمیت بر مبنای توکن، صندوق‌های سرمایه گذاری غیرمتمرکز یا شبکه‌های اجتماعی هستند. همچنین DAO می‌تواند عملکرد دستگاه‌های مختلف متصل به اینترنت اشیاء را هماهنگ سازی کند.

این راهکارها منجر به ایجاد زیرمجموعه‌ای از DAO تحت عنوان شرکت‌های خودگران غیرمتمرکز (DAC) شدند. DAC می‌تواند سرویس‌هایی مشابه با شرکت‌های سنتی ارائه کند مثل سرویس به اشتراک گذاری خودرو. تفاوت آنها در این است که این سیستم بدون وجود ساختار حاکمیت شرکتی که در کسب و کارهای سنتی مشاهده می‌شود کار می‌کند.

برای مثال خودرویی که مالک خودش است و سرویس به اشتراک گذاری خودرو را به عنوان بخشی از یک DAC عرضه می‌کند می‌تواند مستقل کار کند و با انسان‌ها یا وسایل دیگر تراکنش انجام دهد. حتی می‌تواند با استفاده از اوراکل‌های بلاک‌چین قراردادهای هوشمند را اجرا کرده و کارهای خاصی مثل مراجعه به مکانیک را به صورت مستقل انجام دهد.

 

اتریوم و DAO

یکی از اولین نمونه‌های DAO، سازمان The DAO بود. این سازمان متشکل از قراردادهای هوشمند پیچیده‌ای بود که بر پایه بلاک چین اتریوم طراحی شده بودند و به عنوان یک صندوق سرمایه گذاری مستقل کار می‌کرد.

توکن‌های DAO در عرضه اولیه کوین (ICO) فروخته شدند و به خریدار مالکیت سهام و حق رای دهی در این صندوق غیرمتمرکز را می‌دادند. اما مدت کوتاهی بعد از راه اندازی، حدود یک سوم از وجوه این صندوق در هکی که بزرگترین هک تاریخ ارزهای دیجیتال محسوب می‌شود از آن تخلیه شدند.

نتیجه این رویداد این بود که اتریوم بعد از یک هاردفورک به دو زنجیره تقسیم شد. در یک زنجیره تراکنش‌های مربوط به این هک لغو شدند به صورتی که انگار چنین هکی هرگز رخ نداده است. در حال حاضر به این بلاک‌چین زنجیره اصلی اتریوم گفته می‌شود. زنجیره دیگر که به اصل "قانون ما کد است" پایبند مانده بود، تراکنش‌های این هک را بدون تغییر باقی گذاشت و ویژگی تغییر ناپذیری را حفظ کرد. به این بلاک‌چین اتریوم کلاسیک گفته می‌شود.

مشکلات پیش روی DAOها

مشکلات قانونی

چشم انداز قانونی حوزه DAO کاملاً غیرقطعی و نامشخص است. هنوز مشخص نیست که حوزه‌های قضایی مختلف چه فریم ورک قانونی برای این نوع سازمان‌های جدید ایجاد خواهند کرد اما نامشخص بودن چشم انداز قانونی می‌تواند مانع بسیار مهمی برای پذیرش سازمان‌های خودگران غیرمتمرکز باشد.

 

حملات هماهنگ

ویژگی‌های مطلوب DAO (غیرمتمرکز بودن، تغییرناپذیری، عدم نیاز به وجود اعتماد) موانع قابل توجهی در زمینه امنیت و کارایی با خود به همراه خواهد داشت. هر چند برخی سازمان‌هایی که به سمت DAO حرکت می‌کنند بدون شک جذابیت زیادی دارند اما خطر و ریسک آنها بسیار چشمگیر و قابل توجه تر از خطرات سازمان‌های سنتی است.

 

نقاط تمرکز

می توان گفت که تمرکززدایی یک حالت مشخص نیست بلکه یک طیف است که هر نقطه از آن برای یک کاربرد خاص مناسب است. در برخی مواقع ممکن است استقلال یا تمرکززدایی کامل ممکن نباشد یا معقول به نظر نرسد.

DAO این امکان را فراهم کرده که طیف وسیع تری از اعضاء با یکدیگر همکاری کنند اما قواعد حاکمیتی تنظیم شده در پروتکل می‌تواند یک نقطه تمرکز باشد. می‌توان استدلال کرد که سازمان‌های متمرکز با بهره وری بسیار بیشتری کار می‌کنند اما در عین حال مزایای همکاری باز را هم از دست می‌دهند.

 

صحبت‌های پایانی

DAO به سازمان‌ها امکان می‌دهد تا از اتکا به موسسات سنتی رها شوند. حالا به جای وجود یک موجودیت متمرکز که هماهنگی‌ها را انجام می‌دهد قواعد حاکمیتی خودکار شده و افراد را به سمت مناسب ترین خروجی برای شبکه هدایت می‌کند.

شبکه بیت‌کوین را می‌توان یک مدل ساده از DAO در نظر گرفت و در حال حاضر پیاده سازی‌های کمی از آن وجود دارد. کلید طراحی DAO خوب تهیه مجموعه‌ای کارآمد از قواعد اجماع است که منجر به حل مشکلات پیچیده در زمینه هماهنگ سازی شود. ممکن است چالش واقعی که پیاده سازی DAO با آن روبرو می‌شود صرفاً تکنولوژیکی نباشد بلکه اجتماعی باشد.